معنی ساز بادی فرنگی

توبا

ابوا

توبا، شیپور

شیپور، سرنا، ترومپت، نی

سرنا

آکاردئون

ابوا

آکارینا

کرنا

ساز بادی. [زِ] (ترکیب وصفی، اِمرکب) آلت موسیقی از ذوات النفخ که با دمیدن نفس آدمی یا هوا نغمه کند. چون نی و شیپور و ارغنون. رجوع به ساز و ذوات النفخ شود.

فرنگی ساز. [ف َ رَ] (نف مرکب) هر صنعت گری که بطرز اروپائی مصنوع خود را بسازد. || (ن مف مرکب) هر مصنوعی که دقیق و بشیوه ٔ اروپائیان ساخته شده باشد.

بادی. (ص نسبی) منسوب به باد.
- انجیر بادی، تین بادی، انجیر پیش رس و انجیر بادی در فارس معدودی ثمر انجیر است که پیش از رسیدن دیگر انجیرهای درختی پوچ و پرباد و کم مزه رسد.
- بواسیر بادی، نوعی از بواسیر.
- چراغ بادی، چراغ سیمی (در تداول عامه). چراغ فنری.
- کشتی بادی، کشتی دارای بادبان. کشتی باشراع.

کارکننده با باد: آسیای ‌بادی، کشتی بادی، سازهای‌ بادی،
ویژگی وسیله‌ای ارتجاعی مانند لاستیک که آن را از هوا پر می‌کنند: قایق بادی،
ویژگی سلاحی که با فشار هوا گلوله را پرتاب می‌کند: تفنگ بادی،

ساکسیفون

نی لبک

445